کلینیک امید تهران: در اندیشه‌هایم از لحظه‌ای که درمان شروع شد من یک نجات‌یافته شدم. اگر درمان شروع نمی‌شد ممکن بود من الان اینجا نباشم. پس با شروع درمان من به جمع نجات‌یافتگان از سرطان پیوستم. داستان از آنجا شروع شد که برای ویزیت سالانه ن و زایمان به دیدن پزشکم رفتم تا آزمایش‌های لازم انجام شود. بعداز انجام آزمایش‌ها و اطمینان از سلامت، پزشکم به من توصیه کرد که یک ماموگرافی هم انجام دهم. ماموگرافی در هفته‌ بعد انجام شد.

گزارش متخصص تصویربرداری (رادیولوژیست) یک هفته بعد از انجام ماموگرافی آماده شد. جواب نگران‌کننده بود و توده مشکوک در م را نشان می‌داد. با پزشکم تماس گرفتم او هم تعجب کرد و گفت که هیچ توده‌ای در معاینه مشاهده نکرده و از من خواست که به دیدن یک جراح بروم. چند روز بعد پزشک جراح را دیدم و او هم نتوانست در معاینه چیزی لمس کند. بنابراین تحت عمل بیوپسی قرار گرفتم. بله درست بود و من سرطان داشتم. خوشبختانه در مراحل بسیار اولیه بود ولی اطراف تومور کلسیفیه شده بود و برداشتن یک بخش (لوبکتومی) عمل مناسبی نبود، بنابراین پزشکان تصمیم گرفتند که برای برداشتن همه‌ی سلول‌های سرطانی عمل ماستکتومی (برداشتن کل ) را انجام دهند. نمی‌توانستم باور کنم که این عمل را برای من انجام خواهند داد. من فقط ۴۳ سال داشتم و در دو سال قبل هم مرتب ماموگرافی انجام داده بودم و هیچ مشکلی نداشتم. انگار که دنیا مثل آوار روی سرم خراب شده بود.

من تصمیم گرفتم که به‌طور همزمان یک عمل جراحی ترمیمی هم انجام دهم. به همین دلیل مجبور شدم که یک جراح پلاستیک را هم ببینم. در تاریخ ۲۲ مردادماه ۱۳۸۱ سمت راستم برداشته شد و برایم یک پروتز گذاشتند. در ابتدا به دلیل درد و گرفتاری‌های بعداز عمل گمان کردم که اشتباه کرده‌ام که هر دو عمل را در یک مرحله انجام داده‌ام ولی بعد از چند روز هم از نتیجه راضی بودم و هم خوشحال از تصمیمی که گرفتم.

نتیجه پاتولوژی عالی بود. خوشبختانه سرطان به سایر بافت‌ها وارد نشده بود. غده‌های لنفاوی زیر بغل هم تمیز بودند. متخصص سرطان (انکولوژیست) تصمیم گرفت که برای من درمان دیگری انجام ندهد. یعنی من تحت شیمی‌درمانی قرار نگرفتم. هیچ رادیوتراپی برای من انجام نشد و حتی تاموکسیفن هم نگرفتم. تنها کاری که لازم بود انجام دهم این بود که قدرت خودم را بعد از عمل به دست بیاورم و به زندگی‌ام برگردم. البته محل عمل درد داشت و متورم بود و مدتی طول کشید تا محدوده عمل شده به حالت عادی برگردد.

چیزی که می‌خواهم بعد از خواندن این مطلب به خاطر بسپارید آن است که سرطان من با معاینه فیزیکی قابل تشخیص نبود. این ماموگرافی بود که مشکل را نشان داد. جراح من گفت احتمالا حدود یک سال وقت لازم بود تا توده قابل لمس شود. من خوش‌شانس بودم که در ماموگرافی تشخیص داده شد. در‌واقع شاید ماموگرافی من را از مرگ نجات داد. لطفا نی را که می‌شناسید برای انجام ماموگرافی تشویق کنید. ماموگرافی زندگی‌ها را نجات می‌دهد. زندگی مادر، دختر یا خواهر شما ممکن است به این ترتیب نجات یابد. همانطور که می‌دانم ماموگرافی زندگی من را نجات داد.

منبع: سایت موسسه خیریه آرزو

داستان مبارزه با سرطان از زبان یک بیمار بهبود یافته

انجام ,یک ,هم ,عمل ,ماموگرافی ,سرطان ,بعد از ,بود و ,انجام دهم ,برای من ,که برای

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ardabilnewchatroom senjedflower مد و پوشاک اداره کتابخانه های عمومی شهرستان مهریز یوز وب | YOZ Web taktik-site به یاد بچگی،بادکنک زردِ زرد قرآن هدایتگر است کد آهنگ وبلاگ هموار کنکور